تاریخچه

در سال 1952 به فلیکس بلوخ (به آلمانی: Felix Bloch) و ادوارد میلز پورسل (به انگلیسی: Edward Mills Purcell) مشترکا جایزه ی نوبل برای کار روی میدان های مغناطیسی در اجسام جامد، مایع و گاز اهدا شد.
در دهه ی 1940 نیروی هوایی ایالات متحده روی هواپیمای ماستنگ (به انگلیسی: Mustang) خود دستگاهی را به کار گرفت که برد بیشتر و کارایی بهتر از سوخت های کیفیت پایین را میسر می کرد، در نتیجه از سوی نیروی هوایی سلطنتی انگلستان نیز روی هواپیماهای اسپیت فایر (به انگلیسی: Spit fire) و هاریکین (به انگلیسی: Hurricane) به کار گرفته شد.
دستگاه های مورد استفاده در ان روزهای بسیار سنگین و دردسرساز بودند، چون می بایست برای تولید نیروی میدان مغناطیسی لازم از الکترومغناطیس استفاده کنند.
با ظهور ابر مغناطیس های نئودیمیومی (به انگلیسی: Neodymium) عنصر سه ظرفیتی، میدان مغناطیسی نیرومندتری هم می توان با دستگاه هایی کمی بزرگ تر از یک قوطی کبریت ایجاد کرد.
تئوری پشتیبان این اصل می گوید هنگامی که یک میدان مغناطیسی نیرومند مستقیما بر یک خط سوخت رسانی اعمال می شود، سوخت را شرطی می کند به گونه ای که سریع تر با اکسیژن هوا ترکیب شده و هنگام احتراق کامل تر می سوزد.
در 1992 آزمایشگاه های وارن سپرینگز (به انگلیسی: Warren Springs) دولت انگلستان، ماموریت یافتند که فواید فن آوری شرطی کردن سوخت با مغناطیس را بررسی نمایند.
گزارش 16 صفحه ای آنان نیروی افزوده، صرفه جویی بهتر سوخت و کاهش در خطر گازهای خروجی را تایید می کرد.




خانــه